سلسله گفتاری در ماهیت کنش سیاسی در
کوردستان شرقی (1)
شرق کوردستان یا کوردستان شرقی؟
دکتر ع.بیژەن
درآمد
ملت تصوری است از همزبانی و اجتماع
همزبان، تصوری از حضور مبهم و همزمان یک اجتماع همزبان در ذهن اعضای آن اجتماع. از
این رهگذر مفهوم کورد بودن در جهان و هویت کوردی در زبان شکل میگیرد: در درون
ادبیات، زبان روزنامه و رسانهها. اگر ملت بودن نیز مبنایی برای حق تشکیل دولت-ملت
به حساب آید، کوردستان سرزمین کوردهاست و قلمروی برای دولت-ملت اجتماع کوردها. این
گونه، روشنفکران کورد در دهههای آغازین قرن بیستم، مبنای ذهنی لازم برای تشکیل
دولت کوردستان را فراهم آوردند. اما کوردها برخلاف دیگر همسایگانشان در تأسیس
دولت-ملت کامیاب نبودند و سرزمینی که باید کوردستان نامیده میشد میان دولتهای
منطقه تقسیم گردید.
حوادث قرن بیستم و بخصوص رویدادهای پس
از جنگ جهانی دوم، کوردها را بر آن داشت که خواست تشکیل دولت ملی را که در شرایط
منطقه ای غیر ممکن می نمود به تعویق انداخته و حقوق فرهنگی و سیاسی کوردها را در
درون مرزهای تثبیت شده ی منطقه دنبال کنند. این سرآغازی بود بر یک گسست. گسستی
میان یکپارچگی آرمانی و چند پارەگی در واقعیت.